رهبری تعامل گرا یکی از سبکهای رهبری است که بر ساختار، نظم و اهداف کوتاهمدت تاکید دارد و با ارائه پاداش یا مجازات به اعضای تیم انگیزه میدهد و آنها را به سمت دستیابی به اهداف هدایت میکند.
از آنجایی که رهبران تعاملی برای نظم و ساختار ارزش زیادی قائل هستند، آنها احتمالا فرماندهی عملیات نظامی، مدیریت شرکتهای بزرگ یا رهبری پروژههای بینالمللی را برعهده دارند زیرا در این شرایط نیاز است که اهداف با قوانین مشخص و روشهای سازمانیافتهای محقق شوند.
در این مطلب از سایت کار از ما، سبک رهبری معاملاتی یا تعامل گرا را بهطور کامل بررسی میکنیم.
تعریف رهبری تعامل گرا
رهبری تعامل گرا یکی از سبک های رهبری است که در آن، رهبر اهداف و مقاصد روشنی برای سازمان تعیین میکند و انتظار دارد که همه اعضای تیم از رویههای تعیینشده پیروی کنند. یعنی رهبر به کارمندان میگوید که چه کاری انجام دهند و آنها هم دستورات او را اجرا میکنند.
رهبران تعامل گرا با نظم و ساختار مشخصی کارها را پیش میبرند و برای انگیزه دادن به کارمندان از روشهای پاداش و تنبیه استفاده میکنند؛ یعنی اگر عملکرد کارمندان خوب باشد به آنها پاداش میدهد و اگر خوب نباشد، آنها را مجازات میکند.
اساسا این سبک رهبری مبتنی بر یک معامله است:
کارمندان آنچه را که رهبر میخواهد انجام میدهند؛ یعنی کارهایی که رهبر برای کارمندان تعیین میکند و استانداردهای مشخصی دارند و در مقابل، رهبر نیز آنچه که کارمندان میخواهند را در قالب پاداش به آنها میدهد.
کارمندانی که با پاداش گرفتن عملکردشان بیشتر میشود معمولا به این سبک رهبری خوب جواب میدهند اما در مقابل اگر کارهایشان را بهدرستی انجام ندهند، جریمه میشوند.
اگر به نمونههایی از رهبران تعاملگرا نگاه کنید، میبینید که اغلب آنها در سازمانهای بزرگ و ساختاریافته با قوانین سختگیرانه بهتر عمل میکنند و احتمالا در سازمانهای خلاق و نوآور عملکرد خوبی نخواهند داشت. سازمانهایی که از سبک رهبری تعامل گرا پیروی میکنند عبارتند از سازمانهای دولتی، بیمارستانها، بانکها، صنایع تولیدی و کارخانهها و…
ویژگی های رهبری تعامل گرا
رهبران تعاملگرا ویژگیهای منحصر به فردی دارند که در این قسمت، برخی از آنها را بررسی میکنیم:
1_ برای انگیزهدهی از پاداش و مجازات استفاده میکنند
رهبران تعاملگرا معتقدند که برای انگیزه دادن به کارمندان باید از دو روش پاداش و مجازات استفاده کرد. سبک رهبری آنها به این صورت است که وقتی کارمندان عملکرد خوبی دارند به آنها پاداش میدهند مثلا پاداشهای نقدی و وقتی عملکرد خوبی ندارند آنها را مجازات میکنند مانند اضافه کاری بدون حقوق.
2_ عملکرد سریعی دارند
این رهبران خیلی سریع کارها را انجام میدهند، در مواقع اضطراری تصمیمهای منطقی میگیرند و بهسرعت اوضاع را مدیریت میکنند. این ویژگی آنها در مواقع حساس یا بحرانی سازمانها بسیار کمککننده است.
مثلا زمانی که یک حادثه ناگوار اتفاق میافتد و اورژانس بیمارستان با تعداد زیادی از افراد زخمی، بیهوش، آسیبدیده و… مواجه میشود، نیاز است کادر بیمارستان عملکرد سریع و مناسبی داشته باشند و یک رهبر تعاملگرا میتواند به چنین موقعیتی کمک کند.
3_ مهارتهای ارتباطی خوبی دارند
رهبران تعاملگرا مهارتهای ارتباطی خوبی دارند و آنچه از کارمندان انتظار دارند را بهطور شفاف و مستقیم به آنها میگویند زیرا معتقدند که این کار از هرگونه سردرگمی، ابهام و سوتفاهم جلوگیری میکند و همچنین باعث میشود که کارمندان اهداف تعیینشده سازمان را بهخوبی درک کنند و از وظایف خود آگاه شوند.
4_ عملگرا هستند
این رهبران اهل خیالپردازی و ایدهپردازی نیستند، بلکه هر آنچه پیش رویشان است را میبینند. یعنی شرایط واقعی و فعلی را در نظر میگیرند و بر اساس واقعیت تصمیم میگیرند، برای مشکلات راهحل تعیین میکنند و…
مثلا اگر سبک رهبری مدیر یک پروژه ساختمانی رهبری تعامل گرا باشد، بهجای اینکه به فکر طراحیهای خاص برای آینده یا تغییرات خلاقانه باشد، بیشتر بر اجرای دقیق نقشه، میزان بودجهای در دسترس و مدت زمان پیشرو تمرکز دارد.
5_ بر سلسلهمراتب تمرکز دارند
سازمانهایی که از سبک رهبری تعامل گرا پیروی میکنند ساختارهای سلسلهمراتبی دارند؛ یعنی یک نظم و ترتیب مشخصی در این سازمانها وجود دارد که بر اساس آن، کارمندان از جایگاههای مختلف برخوردارند و هر کارمند بر اساس جایگاهش وظایف مشخصی برعهده دارد. برخی از این سازمانها عبارتند از مدارس و دانشگاهها، بیمارستانها، سازمانهای دولتی و…
رهبران تعاملگرا به ساختار و سلسله مراتب سازمان اهمیت زیادی میدهند. بهعنوان مثال این رهبران در مسیر رسیدن به هدف، ساختار سازمان، سلسلهمرتب قدرت و وظایف هر فرد در جایگاه خودش را در نظر میگیرند.
6_ به کارایی اهمیت میدهند
این رهبران طبق فرایندها و دستورالعملهای تعیینشده عمل میکنند تا کارها بهدرستی انجام شوند. همچنین در این مسیر مدام عملکرد کارمندان را بررسی میکنند تا مطمئن شوند که کارها طبق چارچوب ارائهشده پیش میرود.
7_ به قوانین اهمیت میدهند
رهبران تعاملگرا در مسیر حرفهای خود دقیقا از قوانین و پروتکلها پیروی میکنند و از اعضای تیمشان هم انتظار دارند که همین کار را انجام دهند.
8_ در برابر تغییرات مقاوم هستند
این رهبران معمولا از روشها و راهکارهای قدیمی استفاده میکنند و زیاد تمایلی به تغییرات ندارند. آنها ترجیح میدهند همه چیز در سازمان ثابت بماند.
9_ با کارمندان ارتباط شخصی کمتری دارند
رهبران تعاملگرا ارتباط نزدیکی با اعضای تیم خود ندارند. روابط این رهبران با کارمندان معمولا در حد روابط حرفهای و کاری باقی میماند و فراتر نمیرود. (رهبر کاریزماتیک و رهبری تحول آفرین ارتباط نزدیکی با اعضای تیم خود دارند.)
مزایا و معایب رهبری تعامل گرا
سبک رهبری معاملاتی یا تعامل گرا نیز مانند سایر سبکها مزایا و معایب خاص خود را دارد که در این قسمت به بررسی آنها میپردازیم.
مزایا
رهبری تعامل گرا برای کارمندان و سازمانها دارد بهویژه سازمانهایی که به نظم و ساختار اهمیت زیادی میدهند. برخی از مزایای آن به شرح زیر است:
1_ هدفگرا بودن
رهبران تعاملگرا بسیار هدفگرا هستند. آنها اهداف را بهطور دقیق تعیین میکنند و در مسیر دستیابی به آنها، مدام عملکرد اعضای تیم را مورد ارزیابی قرار میدهند تا مطمئن شوند همه چیز طبق نقشه قبلی در حال انجام شدن و حرکت به سوی تحقق هدف است.
این رهبران معمولا اهداف کوتاهمدتی تعیین میکنند زیرا این اهداف زودتر محقق میشوند و ارزیابی پیشرفت آنها راحتتر است.
2_ ایجاد محیط ساختاریافته
در سازمانهایی که نظم و ساختار در آنجاها حرف اول را میزنند مانند ارادههای دولتی، رهبران تعاملگرا کمک میکنند تا نظم و ساختار آنها حفظ و باقی بماند.
3_ مدیریت موثر شرایط اضطراری
رهبران تعاملگرا با مسئولیتپذیری بالا و تمرکز بر رویههای تعیینشده و استانداردهای موجود، شرایط اضطراری را بهخوبی مدیریت میکنند. آنها میتوانند بهسرعت تصمیمهای خوبی بگیرند و برای کنترل بحران، وظایف را بین اعضای تیم تقسیم کنند.
4_ سنجش آسان موفقیت
از آنجایی که این رهبران برای تعیین اهداف خیلی وقت میگذارند و دقیق عمل میکنند، بهراحتی هم میتوانند عملکرد اعضای تیم، میزان پیشرفت و نتایج مورد نظرشان را ارزیابی کنند.
5_ کمک به استقلال کارمندان
سبک رهبری تعامل گرا به استقلال کارمندان کمک میکند زیرا روش کار رهبران تعاملی به این صورت است که هدف و روش اجرای کار را در اختیار کارمندان قرار میدهند و به آنها اجازه میدهند تا خودشان کارها را پیش ببرند. این رهبران دائم بالای سر اعضای تیم نیستند اما در پایان کار برای ارائه پاداش یا مجازات، عملکرد آنها را ارزیابی میکنند.
همانطور که انتظار میرود، کارمندانی که عملکرد بهتری دارند در فرایندهای بعدی از استقلال و آزادی عمل بیشتری برخوردار خواهند شد.
6_ ثبات
از آنجایی که رهبران در سبک رهبری تعامل گرا به نظم و قانون اهمیت زیادی میدهند و کارها را بر اساس استانداردهای سازمان پیش میبرند، باعث میشود تا سازمان همیشه نظم و ثبات داشته باشد.
معایب
رهبری معاملاتی یا تعامل گرا همچنین اثرات منفی بالقوهای بر کارمندان و حتی سازمان میگذارد که برخی از آنها شامل موارد زیر است:
1_ خلاقیت کم
رهبران تعاملگرا به نظم و ساختار اهمیت بیشتری میدهند تا خلاقیت و نوآوری. بنابراین اگر یک سازمان به خلاقیت و نوآوری نیاز داشته باشد یا هر یک از اعضای تیم به دنبال کارهای خلاقانه و نوآور باشند، سبک رهبری تعامل گرا نمیتواند اثربخش باشد.
2_ انعطافپذیری کم
رهبران تعاملی انعطافپذیری کمی دارند؛ این افراد ساختارهای از قبل تعیینشده را بهکار میبرند، راههای جدید را امتحان نمیکنند و در برابر هرگونه تغییر مقاوم هستند. این ویژگی برای سازمانهایی که نیاز به تغییر دارند، میتواند مشکلساز باشد. (رهبری مستبد نیز این عیب را دارد.)
3_ واکنشی بودن
در سبک رهبری معاملاتی یا تعامل گرا معمولا رهبران از قبل برنامهریزی نمیکنند یا برای مشکلات احتمالی راهحل در نظر نمیگیرند بلکه آنها به صورت واکنشی عمل میکنند؛ یعنی هر وقت مشکلی پیش آید برای حل آن اقدام میکنند. این ویژگی باعث میشود سازمان از رقبای خود عقبتر بماند و نتواند پیشرفت کند.
4_ تمرکز بر اهداف کوتاهمدت
رهبری تعامل گرا بیشتر بر اهداف کوتاهمدت متمرکز است تا اهداف بلندمدت و این باعث میشود که سازمان نتواند به موفقیتهای بلندمدت دست یابد.
5_ روحیه پایین کارمندان
این سبک رهبری با داشتن سختیگیریهای خاص خود و تمرکز بر نظم بالا، ساختار و قوانین، نمیتواند برای همه مناسب باشد. بنابراین اگر کارمندان نتوانند با این سبک کنار آیند، به مرور زمان روحیه آنها پایین میآید. علاوهبر این، مجازات و تنبیه کارمندان، آنها را نسبت به کار دلسرد میکند.
6_ عملکرد پایین کارمندان
برخی از کارمندان فقط به این دلیل کارهایشان را انجام میدهند که مجازات نشوند یا پاداش دریافت کنند. بنابراین بهجای اینکه انگیزه آنها بهبود عملکردشان و کمک به رشد و پیشرفت سازمان باشد، فقط بر دریافت پاداش یا عدم دریافت مجازات تمرکز میکنند. (این مقاله نیز میتواند به شما کم کند: شاخص های ارزیابی عملکرد)
7_ عدم دریافت بازخورد
رهبران تعاملی اغلب بازخورد مثبتی به کارمندان نمیدهند بلکه فقط زمانی که کارمندان عملکرد خوبی نداشته باشند به آنها بازخورد منفی میدهند. این باعث میشود که کارمندان احساس کنند تلاشهایشان دیده نمیشود و در نتیجه برای بهبود مهارتهای خود تلاش نکنند.
8_ احتمال وابستگی به رهبر
در سبک رهبری معاملاتی یا تعامل گرا معمولا رهبر به اعضای تیم میگوید که چه کاری انجام دهند. اگرچه این کار در برخی شرایط مفید است اما ممکن است باعث وابستگی بیش از حد کارمندان به رهبر شود. همچنین این کارمندان بهمرور زمان اعتماد به نفس خود را از دست میدهند و استقلالشان کمتر میشود. بنابراین اگر مدیر به هر دلیلی از شرکت برود، کارمندان و سازمان با مشکل جدی مواجه میشوند.
نمونه هایی از رهبران تعامل گرا در دنیای واقعی
نگاه به نمونههایی از رهبران تعامل گرا در دنیای واقعی به شما کمک میکند تا این سبک رهبری را بهتر درک کنید. همچنین میتواند به شما کمک کند تا بفهمید که آیا به این سبک رهبری علاقه دارید یا نه.
برخی از این رهبران شامل موارد زیر هستند:
1_ ژنرال نورمن شوارتسکف
ژنرال نورمن شوارتسکف فرمانده سابق ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا (سنتکام) بود که بهعنوان یک رهبر تعاملگرا شناخته میشود. او با سبک رهبری خود توانست در طول عملیات طوفان صحرا، دهها هزار نیرو را با موفقیت رهبری کند.
2_ بیل گیتس
بیل گیتس بنیانگذار شرکت مایکروسافت نیز یک رهبر تعاملگرا است. او در مسیر رهبری خود، بهطور مداوم اعضای تیم را بررسی میکند تا مطمئن شود که همه اهداف را متوجه شدهاند و الزامات را رعایت میکنند.
بیل گیتس بهویژه در ابتدای مسیر راهاندازی شرکت مایکروسافت رویههای بسیار سختگیرانهای داشت و به کارمندان آزادی اختیار کمی میداد.
3_ وینس لومباردی
وینس لومباردی یکی از معروفترین مربیان راگبی (فوتبال آمریکایی) بود که به سبک رهبری معاملاتی یا تعامل گرا معروف است. او مربیای بود که تیم خود را با روشهای شبه نظامی مدیریت میکرد. کارش را با نظم بسیار شدیدی انجام میداد و مسئولیتهای هر عضو را بهطور دقیق مشخص میکرد.
کلام آخر
در پایان، رهبری تعامل گرا یکی از سبکهای رهبری است که به نظم و ساختار اهمیت زیادی میدهد، بر اهداف کوتاهمدت تمرکز دارد و با روش انگیزهدهی پاداش یا مجازات اعضای تیم را به سمت تحقق اهداف هدایت میکند.
این سبک رهبری برای محیطهایی مناسب است که به خلاقیت و نوآوری اهمیتی نمیدهند و برای نظم و قانون ارزش زیادی قائل هستند.
منابع: